خداوندا من از اعمال خود بسیار مىترسم
نمى ترسم زکس از زشتى کردار مىترسم
هزاران بار کردم توبه و از جهلبشکستم
پشیمانم پشیمانم از این گفتار مىترسم
تو فرمودى که شیطان دشمن نوع بشرباشد
خداوندا من از این دشمن مکار مىترسم
من اندر خواب و دیو نفس بیدار و خطرنزدیک
بقلبى مرتعش زینفتنه ی بیدار می ترسم
خداوندا تو فرمودى که باشد مجرمین را جاى در آتش
نما عفوم نما عفوم که من از نار مىترسم
ریا کردم عبادت را غلط خواندم عبارترا
کنون از این عبادتها و این اذکار مىترسم
بود بازار گرم دین فروشى بر سرراهم
خداوندا من از این گرمى بازار مىترسم
ریا کارم ریا کردم خطا کارم خطاکردم
ز رسوائى به نزد مردم اى ستار مىترسم
وفا کردى جفا کردم عطا کردى خطاکردم
نمى گویم چه ها کردم ولى بسیار مى ترسم
موضوع مطلب :